اگر مىخواهى ثروتمند شوى در قدم اول باید رقمى را که مىخواهى و این که چقدر به خودت فرصت مىدهى تا آنرا بدست آوری را بنویسى، اینرازى شگفت، اما بسیار ساده است؛ مواظب باش سادگیش گولت نزند! آنچه بیشتر مردم از آن بىخبرند این است که زندگى دقیقاً به ما همان چیزى را مىدهد که مىخواهیم. پس نخستین کارى را که باید انجام دهى این است که دقیقاً آنچه را مىخواهى انجام دهى! پس اگر تقاضاى تو، مبهم باشد، آنچه بدست مىآورى همانقدر مبهم خواهد بود...
تمام موفّقان دنیا که کارهاى بزرگ انجام دادهاند همواره مخالفتهاى جدى متفکران خردگرا را نادیده گرفتهاند! در بیشتر موارد، استدلال و منطق در راه توفیق بزرگ به موانع راه تبدیل مىشوند...
تا مادامى که به آرمان "ثروتمند شدن" خو نگرفتهاى و مادامى کهاین آرمان بخشى از زندگى و اندیشهات نشده است، هیچ چیز نمىتواند به تو کمک کند تا دولتمند شوى.
«کیم وو چونگ» موسس شرکت «دوو» می گوید: در آن سالهاى فقر و محرومیت جوانى، حتى یک پشیز هم درجیب نداشتم. هنوز نمىتوانم افکارى را که وقتى شبها دیرگاهان از کتابخانه خارج مىشدم و یا هنگام پیمودن راه طولانى، نگاهم بهآسمان دوخته مىشد و این افکار، بر سرم سنگینى مىکرد، فراموش کنم؛ در آن موقع به نظرم مىرسید دنیا از آن من است و من مىتوانم تمام عالم را در میان بازوانم جاى دهم، هیچ چیز در ذهنم غیرممکن نمىآمد. ما فقیر بودیم امّا قلبم، مالامال از آرزوها بود و هیچ چیز را سد راه خود نمىدیدم.
هدف و آرمان مانند نقشه است و تصور آن شکل را مىآفریند و آنگاه سبب مىشود که انرژى مادّى، جذب شده و به سوى آن شکل هدایت شود و جریان یابد و سرانجام در عرصه مادى تجلى گردد. حتى اگر براى متجلى ساختن آرمانهاى خود، مستقیماً دست به عمل نزنیم باز این اصل کار خود را مىکند. صرف داشتن آرمان و نگاهداشتن آن در ذهن، یک انرژى است که تصویر آن اندیشه را به خود جذب مىکند و در عرصه مادى مىآفریند.
دیپاک چوپرا، در این مورد داستان شگفت و آموزندهاى را تعریف مىکند: در هند وقتى بچه فیلی را تربیت مىکنند، مربیان یک پاى حیوان را با ریسمان به درختى مىبندند. چندى نمىگذرد که بچه فیل چنان به این بند عادت مىکند که دیگر نمىکوشد خود را آزاد کند و بعدها وقتی بزرگ شد، حتى اگر ریسمان معمولىهم به پاى او ببندند، از حرکت باز مىایستد. اگر چه این نه ریسمان، بلکه یک باور است که او را متوقف مىکند.
ناپلئون دو جمله بسیار زیبا دارد؛
"نژاد بشر در سیطره تخیّل اوست."
"ناممکن، واژهاى از لغت نامه احمقهاست."